۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

اصلاح سیاستهای کلی انتخابات

«فراخوان مجمع تشخیص مصلحت برای اصلاح سیاستهای کلی انتخابات» صادر شده است. در همین راستا و برای همکاری تنگاتنگ پیشنهادات جدید برای اصلاح قانون انتخابات ارائه می شود:

اول: مسوول برگزاری انتخابات حق ندارد رسما از یک کاندیدا حمایت کند و به او پول بدهد.

دوم: نیروهای انتظامی حق ندارند در روز انتخابات نامزدهای انتخاباتی و حامیان آنها را دستگیر کنند.

سوم: دولت حق ندارد قبل از رای گیری نتیجه انتخابات را اعلام کند یا تعداد آرا را قبل از شروع رای گیری وارد کامپیوتر کند.

چهارم: در صورتی که مصلحت تشخیص داده شد، دولت باید از یک سازمان باتجربه و صاحب نظر برای تقلب در انتخابات استفاده کند که ضایع نشود.

پنجم: دولت باید آرای نامزدهای انتخابات را بشمرد و از سوزاندن آنها خودداری کند.

ششم: کسی که دوست دارد رئیس جمهور شود در یک زمان حق ندارد از دو راه برای رسیدن به قدرت استفاده کند، یا باید در انتخابات شرکت کند، یا کودتا کند.

هفتم: رهبر کشور باید صبر کند تا رئیس جمهور انتخاب شود و انتخابات تائید شود و بعدا به او تبریک بگوید.

هشتم: دولت برای کاهش تعداد مخالفان می تواند رای آنها را باطل کند، اما حق ندارد آنها را به اعدام محکوم کرده یا در خیابان بکشد.

نهم: نتیجه کل آراء براساس جمع بستن تعداد آرای موجود در صندوق های رای گیری معلوم می شود.

دهم: مامورین نظارت بر انتخابات باید برگه های رای که به صندوق افتاده است بشمرند، نه برگه هایی که توی کشوی میز شان مانده است.

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

آن‌چه از 22 بهمن به ذهنم می‌رسد

عده‌ای از طرف‌داران ما در خانه نشستند، چون ترسیدند یا ناامید شدند. عده‌ای دیگر با خوش‌خیالی فکر کردند که کار دیگر تمام است و نیازی به حضورشان نیست. عده‌ای که آمدند، به دلیل جو شدید امنیتی، نتوانستند هویت خود را متمایز کنند و شعارهای خود را به صورت گسترده بدهند. دست‌گیری و درگیری‌های پراکنده با کوچک‌ترین بهانه‌ای از سوی کودتاچی‌ها صورت می‌گرفت. در بعضی شهرستان‌ها مثل اهواز و اصفهان سبزها حضور پررنگی داشتند، که البته به شدت سرکوب شدند. شعار مخالفان «مرگ بر دیکتاتور» و درخواست رفراندوم بود. اتوبوس‌های بی‌شماری جمعیت را از شهرها و روستاهای دور و نزدیک به تهران آورده بود و بچه‌های مدرسه‌ای زیادی هم به راه‌پیمایی آورده شده بودند. تعداد زیادی نیروهای اطلاعاتی با لباس شخصی در میان جمعیت حضور داشتند که هر مخالفی را شناسایی می‌کردند. اینترنت به شدت کند و مسدود شده. جمعیت در تهران حدود یک میلیون نفر بود که نیمی موافق و نیمی مخالف بودند. به نظر می‌رسد که راه‌کار تصاحب کردن تظاهرات دولتی شکست خورده و از این به بعد باید به دنبال تظاهرات مستقل خودمان باشیم. پیروزی جنبش در آینده‌ی نزدیک هم واقع‌بینانه نیست و باید به افق‌های دورتر نگاه کرد. حکومت راه‌کارهای جنبش را شناسایی کرده و مقابله با آن‌ها را به خوبی یاد گرفته. باید با خلاقیت و نوآوری، به دنبال راه‌کارهای جدید بود. به فرهنگ‌سازی گسترده‌ای نیازمندیم. کماکان باید بر مشی مسالمت‌آمیز تأکید کرد. رمز موفقیت ما امید و اتحاد تحت ره‌بری موسوی و کروبی است، و هم‌چنان باید بر مطالبات خود بر محوریت حقوق بشر و ناکارآمدی حاکمیت تکیه کنیم. خلاصه این که به‌تر است به جای عصبانیت و سرخوردگی و ناامیدی و تقصیر هم انداختن، بنشینیم و فکر کنیم و تحلیل کنیم که در آینده چه باید بکنیم.

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

یک قدم از مطالبات قانونی‌مان عقب‌نشینی نمی‌کنیم: ای رهبر بی‌غیرت، بشنو صدای ملت

1- پایان «حمایت‌های غیرمعمول» از دولت، رسیده‌گی به تخلفات و بی‌کفایتی رئیس‌جمهور، و نهایتاً عزل وی. (بند 1 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 1 بیانیه‌ی روشن‌فکران)

2- «تشکیل گروه حقیقت‌یاب و حکمیت مورد قبول همه‌ی ذی‌نفعان» برای ریشه‌یابی، شناسایی، و برکناری متخلفان انتخابات و خشونت‌های پس از آن از جمله مقامات دولتی، نظامی، انتظامی، اطلاعاتی، و قضایی و عفو آنان در صورت عذرخواهی رسمی. (بندهای 1 و 3 بیانیه‌ی 11 موسوی، بندهای 1 و 4 بیانیه‌ی کروبی، پیش‌نهادهای هاشمی و رضایی)

3- لغو نظارت استصوابی شورای نگه‌بان و تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات از افرادی که هیچ‌گونه حمایت علنی از نامزدهای انتخابات نکرده باشند، به طوری که متضمن برگزاری انتخابات آزاد و سالم با نظارت شفاف نماینده‌گان طرفین بر کل فرآیند رأی‌گیری و رأی‌شماری باشد و «دخالت‌های سلیقه‌ای و جناحی دست‌اندرکاران نظام را در همه‌ی سطوح منتفی سازد». (بند 2 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 2 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 1 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد رضایی)

4- انحلال دادگاه‌های ویژه و انقلاب و شورای عالی انقلاب فرهنگی، احیای هیأت منصفه، تبرئه و آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو کلیه‌ی احکام انضباطی و محرومیت‌های فعالان دانش‌جویی، و جبران خسارات تمامی آسیب‌دیده‌گان خشونت‌ها. (بند 4 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 3 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 1 و 2 بیانیه‌ی کروبی، بندهای 2 و 5 و 7 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد هاشمی)

5- رفع توقیف و آزادی مطبوعات، رفع فیلترینگ سیاسی از اینترنت، توقف ارسال پارازیت، و واگذاری یک شبکه‌ی رادیویی و یک شبکه‌ی تلویزیونی به نماینده‌گان جنبش سبز. (بند 6 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 4 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 2 بیانیه‌ی کروبی، بند 3 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد هاشمی)

6- تضمین حق مردم برای برگزاری تجمعات و مشارکت در نهادهای صنفی، مدنی، و سیاسی. (بند 8 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 5 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 4 بیانیه‌ی کروبی، بند 4 بیانیه‌ی روشن‌فکران)

7- پرهیز طرفین از رفتارهای خشونت‌آمیز، سرکوب‌گرانه، و غیرقانونی. (تأکید همیشه‌گی موسوی، بند 3 بیانیه‌ی کروبی، پیش‌نهاد هاشمی)

8- منع هر گونه مداخله‌ی نظامیان در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و دانش‌گاهی. (بند 9 بیانیه‌ی 11 موسوی، بندهای 5 و 8 بیانیه‌ی روشن‌فکران)

22 بهمن جواب خواهیم داد

کجای حرفهای کروبی روشن نیست؟ این که گفته «در انتخابات تقلب روی داده» و «در شمارش آرا کاملاً دخالت شده است» روشن نیست؟ این که به جای «مقام معظم رهبری» گفته «آقای خامنه‌ای» روشن نیست؟ این که به جای «رئیس‌جمهور» گفته «رئیس دولت این نظام» روشن نیست؟ این که احمدی‌نژاد را منصوب رهبر و نه منتخب مردم دانسته روشن نیست؟

بس کنید این اختلاف‌افکنی‌ها را. چه کنیم با این افرادی که درون جنبش سبز هنوز خواب‌اند و در دوران پیش از کودتا زندگی می‌کنند؟ فکر می‌کنند که دولت فعلی دوام دارد و باید با آن کنار آمد، در حالی که خود اصول‌گراها منتظر فرصت هستند برای این که از شر این دولت خلاص شوند که توانایی گرداندن امور روزمره‌اش را هم ندارد. چه‌طور باید «مقاومت مدنی» را برای این‌ها توضیح دهیم؟ چه‌طور به‌شان بفهمانیم که بدون فشار از پایین هیچ چانه‌زنی‌ای در بالا جواب نمی‌دهد؟ به چه زبانی بگوییم که این‌ها همه توطئه است برای کاهش حضور مردم در تظاهرات 22 بهمن؟

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

هاشمی و خاتمی بدانند: هر معامله‌ای که حقوق ملت را صراحتاً نپذیرد یا به تأیید موسوی و کروبی نرسد باطل است

از یک طرف خبرهایی می‌رسد مبنی بر این که هاشمی و خاتمی مشغول مذاکره با حضرت آقا هستند. از طرف دیگر معظم له چنین سخنانی می‌گوید:

پس مطلب اول به طور خلاصه اين است كه بيست و دوى بهمن متعلق به ملت ايران است، متعلق به امام بزرگوار است، متعلق به شهداست، متعلق به آن روح و معناى حقيقى انقلاب اسلامى است، مال ملت است؛ دشمن ميخواهد اين ثروت عظيم و ذخيره‌ى عظيم ملى را متزلزل كند، ضعيف كند. شما با تمام قوا ان‌شاءالله بايد در صحنه باشيد و عاقلانه و مدبرانه حركت كنيد.

وقتى شما مى‌بينيد يك حركتى به بهانه‌ى انتخابات شروع ميشود، بعد يك عامل «دشمن»ى در اين فضاى غبارآلوده وارد ميدان شد، وقتى مى‌بينيد عامل دشمن - كه حرف او، شعار او حاكى از مافى‌الضمير اوست - آمد توى ميدان، اينجا بايد خط را مشخص كنيد، اينجا بايد مرز را روشن كنيد. همه وظيفه دارند؛ بيشتر از همه، خواص؛ و در ميان خواص، بيشتر از همه، آن كسانى كه مستمعين بيشترى دارند، شنوندگان بيشترى دارند. اين وظيفه است ديگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود كه كى چى ميگويد. اينجور نباشد كه باطل، خودش را در لابه‌لاى گرد و غبارِ برخاسته‌ى در ميدان مخفى كند، ضربه بزند و جبهه‌ى حق نداند از كجا دارد ضربه ميخورد. اين است كه حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نيست. خواص بايد حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بيان كنند. اين، مخصوص يك گرايش سياسى خاص هم نيست. در داخل نظام اسلامى، همه‌ى گرايشهائى كه در مجموعه‌ى نظام قرار دارند، اينها بايد صريح مشخص كنند كه بالاخره آن حمايتى كه مستكبرين عالم ميكنند، مورد قبول است يا مورد قبول نيست.

وقتى در داخل محيط فتنه، كسانى با زبانشان صريحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى ميكنند، با عملشان هم جمهوريت و يك انتخابات را زير سؤال ميبرند، وقتى اين پديده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص اين است كه مرزشان را مشخص كنند، موضعشان را مشخص كنند. دوپهلو حرف زدن، كمك كردن به غبارآلودگى فضاست؛ اين كمك به رفع فتنه نيست، اين كمك به شفاف‌سازى نيست. شفاف‌سازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، كمك دشمن است.

منبع: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8629

ما را احمق فرض کرده‌اند؟ موضع جنبش که مشخص است. ملت حقوق مسلمش را می‌خواهد که در بیانیه‌های سران جنبش (موسوی و کروبی) به صورت حداقلی منعکس شده. این خامنه‌ای‌ست که باید موضعش را در قبال مطالبات مردم مشخص کند. هاشمی و خاتمی هم بد نیست این بار به ره‌نمودهای مقام عظمای ولایت عمل کنند و دوپهلو حرف نزنند. هشدار می‌دهیم که هرگونه معامله‌ای بر سر خواسته‌های به‌حق ملت پیشاپیش باطل است و آقایان به‌تر است وقت خود را تلف نکنند. هیچ مذاکره‌ای بدون تأیید رسمی موسوی و کروبی ارزش ندارد. هر توافقی باید به صورت شفاف به اطلاع عموم مردم برسد. وگرنه باید منتظر شعار مردم باشید: ای رهبر بی‌غیرت، بشنو صدای ملت.

خامنه‌ای می‌توانست در همان نماز جمعه‌ی 29 خرداد جلوی این بحران را بگیرد. نگرفت. می‌توانست در این سخن‌رانی 29 دی میانجی‌گری هاشمی و خاتمی را بپذیرد. نپذیرفت. خود داند. ما از 22 خرداد تا 22 بهمن ایستاده‌ایم. بعد از آن، ایشان چاره‌ای جز تن دادن ذلت‌بار به مذاکره از موضع ضعف نخواهد داشت.

۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

پیش‌نهاد: اعلام کنیم که در صورت پذیرش مطالبات حداقلی، علیه رهبر شعار نمی‌دهیم

هم‌راهان سبز! نشانه‌هایی (هرچند ضعیف) دیده می‌شود از نزدیک شدن رهبر به جناح میانه (هاشمی، رضایی، خاتمی). جناح کودتا (نقدی و باند مجتبی در سپاه و دولت) هم بی‌کار ننشسته و برای پیش‌گیری از غلتیدن رهبر به سمت جناح میانه و نوشیدن جام زهر توسط معظم له، دست به سرکوب وحشیانه‌ی تظاهرات عاشورا و ترور سیدعلی موسوی و مسعود علی‌محمدی زده تا فضا را امنیتی کرده و به نفع خود تغییر دهد. جنبش سبز (به رهبری موسوی و کروبی) متقابلاً با هوش‌یاری و ضمن محفوظ دانستن حق دفاع مشروع، در دام خشونت فزاینده نیفتاده و آرامش خود را حفظ کرده و پیش‌نهادهایی برای خروج از بحران ارائه داده. یک بار دیگر مجموعه‌ی خواسته‌های حداقلی جنبش سبز را مرور می‌کنیم:

1- پایان «حمایت‌های غیرمعمول» از دولت و برخورد قانونی مجلس و قوه‌ی قضائیه با آن. (بند 1 بیانیه‌ی 17 موسوی)

2- «تشکیل گروه حقیقت‌یاب و حکمیت مورد قبول همه‌ی ذی‌نفعان» برای ریشه‌یابی، شناسایی، و برکناری متخلفان انتخابات و خشونت‌های پس از آن از جمله مقامات نظامی، انتظامی، اطلاعاتی، و قضایی و عفو آنان در صورت عذرخواهی رسمی. (بندهای 1 و 3 بیانیه‌ی 11 موسوی، بندهای 1 و 4 بیانیه‌ی کروبی، پیش‌نهادهای هاشمی و رضایی)

3- تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات از افرادی که هیچ‌گونه حمایت علنی از نامزدهای انتخابات نکرده باشند، به طوری که متضمن برگزاری انتخابات آزاد و سالم با نظارت شفاف نماینده‌گان طرفین بر کل فرآیند رأی‌گیری و رأی‌شماری باشد و «دخالت‌های سلیقه‌ای و جناحی دست‌اندرکاران نظام را در همه‌ی سطوح منتفی سازد». (بند 2 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 2 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 1 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد رضایی)

4- تبرئه و آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو کلیه‌ی احکام انضباطی و محرومیت‌های فعالان دانش‌جویی و جبران خسارات تمامی آسیب‌دیده‌گان خشونت‌ها. (بند 4 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 3 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 1 و 2 بیانیه‌ی کروبی، بند 2 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد هاشمی)

5- رفع توقیف و آزادی مطبوعات و رفع فیلترینگ سیاسی از اینترنت و توقف ارسال پارازیت. (بند 6 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 4 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 2 بیانیه‌ی کروبی، بند 3 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد هاشمی)

6- تضمین حق مردم برای برگزاری تجمعات. (بند 8 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 5 بیانیه‌ی 17 موسوی، بند 4 بیانیه‌ی کروبی، بند 4 بیانیه‌ی روشن‌فکران)

7- پرهیز طرفین از رفتارهای خشونت‌آمیز، سرکوب‌گرانه، و غیرقانونی، خصوصاً در تظاهرات 22 بهمن. (تأکید همیشه‌گی موسوی، بند 3 بیانیه‌ی کروبی، پیش‌نهاد هاشمی)

8- برگزاری مناظرات آزاد و مستمر میان نماینده‌گان واقعی جنبش سبز و نماینده‌گان حاکمیت در صدا و سیما توسط مجریان بی‌طرف. (بند 6 بیانیه‌ی 11 موسوی، بند 4 بیانیه‌ی 17، بند 5 بیانیه‌ی کروبی، بند 3 بیانیه‌ی روشن‌فکران، پیش‌نهاد هاشمی)

حال نظر من این است که در صورت دیدن حسن نیت از سوی حاکمیت، ما هم اندکی حسن نیت نشان دهیم، ضمن این که از حقوق اساسی‌مان عقب‌نشینی نمی‌کنیم. مشخصاً اگر خواسته‌های فوق به میزان مطلوبی تا روز 22 بهمن برآورده شد، ما هم اعلام کنیم که از شعار علیه شخص رهبر خودداری می‌کنیم و انتقادات خود را متوجه دولت و سپاه که عاملان مستقیم کودتا هستند می‌کنیم. بدیهی‌ست که این توافق موقتی‌ست و کنش‌های آینده‌ی جنبش سبز در گرو عمل‌کرد حاکمیت است. اما بی‌اعتنایی و تن ندادن کانون و رأس نظام به مطالبات قانونی مردم، «ایران را در بحران عمیق‌تری فرو خواهد برد و تبعات سهم‌گینی از پی خواهد آورد که مسئولیتش با صاحب ولایت مطلقه است».

مشخصاً پیش‌نهاد می‌کنم که در صورت عقب‌نشینی مقام معظم شعار محوری‌مان «دولت کودتا، استعفا، استعفا» باشد، و در غیر این صورت، با شعار «خامنه‌ای حیا کن، سلطنتو رها کن» با شخص ولی فقیه مواجه شویم.

۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

پیش‌نهاد برای 22 بهمن

­­­دوستان! ما در واکنش به سرکوب‌گری وحشیانه‌ی حکومت، شعارهایی مثل «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، و «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر دادیم. حق هم داشتیم. این یک واکنش طبیعی بود و ما حرف آخرمان را زدیم. اما برای 22 بهمن، با توجه به این که یک راه‌پیمایی حکومتی‌ست و رسانه‌های جهانی آن را پوشش می‌دهند و مردم عادی حامی حکومت هم در آن شرکت می‌کنند، امکان برخورد شدید کم است. اخیراً هم که مقام معظم افسار لباس‌شخصی‌ها را کشیده. پس توصیه می‌کنم که در این روز از شعارهای خشونت‌آمیز و توهین‌آمیز خودداری کنیم، اما در عین حال با مسئول اصلی تمام وقایع اخیر رودررو شویم. پیش‌نهاد من بازگشت به مطالبات مسالمت‌جویانه‌ی جنبش با چاشنی طنر برای شکستن ابهت حکومت است: «خامنه‌ای حیا کن، رأی ما رو نگاه کن» و «دیکتاتور بی‌چاره، سرکوب فایده نداره».