عدهای از طرفداران ما در خانه نشستند، چون ترسیدند یا ناامید شدند. عدهای دیگر با خوشخیالی فکر کردند که کار دیگر تمام است و نیازی به حضورشان نیست. عدهای که آمدند، به دلیل جو شدید امنیتی، نتوانستند هویت خود را متمایز کنند و شعارهای خود را به صورت گسترده بدهند. دستگیری و درگیریهای پراکنده با کوچکترین بهانهای از سوی کودتاچیها صورت میگرفت. در بعضی شهرستانها مثل اهواز و اصفهان سبزها حضور پررنگی داشتند، که البته به شدت سرکوب شدند. شعار مخالفان «مرگ بر دیکتاتور» و درخواست رفراندوم بود. اتوبوسهای بیشماری جمعیت را از شهرها و روستاهای دور و نزدیک به تهران آورده بود و بچههای مدرسهای زیادی هم به راهپیمایی آورده شده بودند. تعداد زیادی نیروهای اطلاعاتی با لباس شخصی در میان جمعیت حضور داشتند که هر مخالفی را شناسایی میکردند. اینترنت به شدت کند و مسدود شده. جمعیت در تهران حدود یک میلیون نفر بود که نیمی موافق و نیمی مخالف بودند. به نظر میرسد که راهکار تصاحب کردن تظاهرات دولتی شکست خورده و از این به بعد باید به دنبال تظاهرات مستقل خودمان باشیم. پیروزی جنبش در آیندهی نزدیک هم واقعبینانه نیست و باید به افقهای دورتر نگاه کرد. حکومت راهکارهای جنبش را شناسایی کرده و مقابله با آنها را به خوبی یاد گرفته. باید با خلاقیت و نوآوری، به دنبال راهکارهای جدید بود. به فرهنگسازی گستردهای نیازمندیم. کماکان باید بر مشی مسالمتآمیز تأکید کرد. رمز موفقیت ما امید و اتحاد تحت رهبری موسوی و کروبی است، و همچنان باید بر مطالبات خود بر محوریت حقوق بشر و ناکارآمدی حاکمیت تکیه کنیم. خلاصه این که بهتر است به جای عصبانیت و سرخوردگی و ناامیدی و تقصیر هم انداختن، بنشینیم و فکر کنیم و تحلیل کنیم که در آینده چه باید بکنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر